22 ماهگی درسا جونی ..... محرم 92
سلام دخملی ناز مامان؛ این روزها خیلی خیلی (هزار ماشالا) شیطون شدی ... بعضی وقتها جیغم رو در میاری ... یه جا بند نمیشی و همش داری کنکاش می کنی ... هفته پیش که مامانی نبود من و شما بیشتر از همیشه با هم بودیم ... مخصوصاً که به لطف امام حسین آشپزخانه نیمه تعطیل بود ... (ههههه) فردا صبح مامانی داره بر میگرده و من از ذوقم بیخواب شدم ... می خوایم با هم بریم فرودگاه دنبالش آخه خیلی دلم واسش تنگ شده .... خیلیییییییییییییییییییییییی یکی دو روزه همش می گی (مامان دل داغه) ... نمی دونم با گریپ میکسچر و ماست چکیده و اینا خوب نشدی ... اسهال نداری اما امروز که میترا جون (دخترعمه من) بهم گفت بهت او.آر.اس بدم بهتر شدی خدا رو شکر و الان خوابی ... در صورتی ...
نویسنده :
سارا
16:21